تاریخ انتشار : شنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۶

نگاهی دوباره به عادتهایی مخرب * سودابه خانی

نگاهی دوباره به عادتهایی مخرب * سودابه خانی
نگاه اقتصاد

 

زمانی که مارشال مک‌لوهان، عبارت «دهکدۀ جهانی» را برای اشاره به وسایل ارتباط جمعی بکار گرفت، شاید هرگز فکر نمی‌کرد که این دهکده می‌تواند چه ناهنجاری‌هایی بیافریند. امروز این آسیبها بیش از هر کس، متوجه کودکان است. دیگر صحنه‌های دویدن کودکان با همبازی‌هایشان به یک خاطرۀ دور بدل شده و به تاریخ پیوسته است.

به لطف تکنولوژی، امروزه کودکان(و بزرگسالان!) اوقات زیادی از روز را صرف فعالیتهای غیرمفید می‌کنند و این عادت تا جایی ریشه دوانده است که به جزء جدانشدنی زندگیشان تبدیل شده است.

پُرواضح است که دنیای امروز بدون وجود اینترنت، فلج خواهد شد. از مزایای بی‌شمار اینترنت می‌توان تا فردا صحبت کرد، همانطوری که ذکر معایبش هم چنین فرصتی می‌‌طلبد. بهرحال مسئلۀ ما این است که این چاقوی دولبه، برای افرادی که هنوز به مرحله بلوغ فکری نرسیده‌اند چقدر می‌تواند زیان‌آور باشد.

درست مثل رادیو و تلویزیون در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۵۰ میلادی، اینترنت به سرعت جای خود را در زندگی‌ها باز کرد و اکنون در خانه‌ها، مدارس، کتابخانه‌ها و کافی‌شاپها نقش بی‌بدیلی ایفا می‌کند. در سطح جهانی، تخمین زده شده که از هر سه کودک، یک کودک دسترسی به اینترنت دارد. در ایالات متحده، سالانه ۳۰ میلیون کودک از اینترنت استفاده می‌کنند که ۶۵ درصدِ کودکان ۱۰ إلی ۱۳ ساله را دربرمی‌گیرد. این آمار در سنین ۱۴ إلی ۱۷ سالگی افزایش یافته و به ۷۵ درصد می‌رسد که خود گویای خیلی چیزهاست.

کودکان و نوجوانان در سنینی که بایستی مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند و با نقشهای اجتماعی خود آشنا شوند، بر اثر سهل‌انگاری و سوءمدیریت والدین پا به دنیایی می‌گذارند که اتلاف وقت کمترین هزینۀ آن است. مسلم است کودکی که از نظر ذهنی بالغ نیست در این فضا آماج اطلاعات غلط، سایبربولی، محتواهای خشونت‌آمیز، آموزه‌های غیراخلاقی، پورنوگرافی و شکارچیان جنسی واقع می‌شود و نهایتاً بر اثر اعتیاد به فضای مجازی، کم‎تحرکی و اجتماع‎گریزی(که اکنون دیگر سبک زندگی او شده است)نمی‌تواند از این دنیا خارج شود. کودک به جای اینکه خزانۀ رفتاری و فکری‌اش را تحت حمایت و تربیت والدین در دنیای واقعی شکل بدهد، در دنیایی مجازی و اعتباری شخصیت خود را دستخوش انواع آسیبها می‌کند بگونه‎ای که حتی تصور تغییر آن مشکل می‌نماید.

در میتولوژی یونانی، یکی از داستانهای جالب توجه ماجرای دزدیده شدن پرسه‌فونه، دخترِ زئوس است. پرسه‌فونه، به تنهایی در حال گشت و گذار در بوستانی بوده که چشمش به گلی فریبنده و بسیار زیبا میفتد، دلربایی گل در حدی بوده که پرسه‌فونه نمی‎توانسته در برابر آن مقاومت کند و نهایتاً خم می‎شود تا گل را ببوید و برای خود بردارد. فارغ از این که این گل طعمۀ هادس، خدای دنیای زیرین است برای کشیدن پرسه‌فونه نزد خود. خلاصه، کشیدنِ گُل همان و وارد شدن به دنیایِ تاریک زیرین، همان. عمقِ فاجعه آنجاست که هادس با اجازۀ خودِ زئوس، یعنی پدرِ پرسه‌فونه، این کار را انجام می‎دهد. شبیه به ماجرای ما نیست؟ با دستان خود، این ابزار فریبنده را در اختیار کودکان قرار می‎دهیم و آنان را در بوستان خیالشان به حال خود رها می‎کنیم. بعد که اسیرش شدند و در دامش افتادند به فکر چاره میفتیم! حال آنکه آن زمان دیگر خیلی دیر است. ادامۀ داستان را می‎خواهید؟ طبق قانونِ دنیای هادس، هر کس طعامی را از آن دنیا بخورد یا بیاشامد، دیگر هرگز نمی‎تواند به دنیای خود بازگردد. امید که کودکان را در فضای پهناور اینترنت به حال خود رها نکنیم و مراقب خوراک فرهنگیشان باشیم، زیرا اگر چیزی از آن دنیا به دهانشان مزه کند(که اصلاً بعید نیست)، دیگر خروج از آن غیرممکن است، حتی اگر والدشان خدای خدایان باشد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.