کد خبر : 145614
تاریخ انتشار : یکشنبه 19 مرداد 1404 - 3:39

اربعین «رسیدن» نیست، «فهمیدن» است ✍️ اسلام انصاری فر

اربعین «رسیدن» نیست، «فهمیدن» است   ✍️  اسلام انصاری فر
نگاه اقتصاد - پیاده‌روی اربعین را نمی‌توان فقط در واژه‌ها گنجاند، اما می‌توان با واژه‌ها به آن نزدیک شد. این سفر، هم جسم را می‌فرساید و هم جان را می‌نوازد.

به گزارش نگاه اقتصاد، در امتداد جاده‌ای که با اشک و عشق فرش شده، گام‌هایی برداشته می‌شود که نه برای رسیدن، بلکه برای فهمیدن است. پیاده‌روی اربعین، سفر نیست؛ مکاشفه‌ است.

راز این راه، در خاک نیست، در دل‌هایی‌ست که با هر قدم، از خود عبور می‌کنند تا به دیگری برسند. اینجا مرزها رنگ می‌بازند، زبان‌ها خاموش می‌شوند، و تنها زبان مشترک، محبت است.

در این مسیر، کفش‌ها فرسوده می‌شوند، اما دل‌ها نو می‌گردند. هر قدم، ذکر است؛ هر نفس، نذر.

کودکی که آب تعارف می‌کند، پیرزنی که نان می‌پزد، جوانی که کف پای زائر را می‌شوید. همه در حال عبادت‌اند، بی‌ آن‌ که در محراب باشند.

اربعین، تکرار عاشورا نیست؛ امتداد آن است. رازش در این است که حسین(ع) را نه فقط در کربلا، که در دل‌ها زنده نگه می‌دارند. و این پیاده‌روی، نه فقط به سوی حرم، که به سوی حقیقت است.

در آغاز، هیچ‌کس نمی‌داند چرا راه می‌افتد. نه عقل فرمان می‌دهد، نه بدن آمادگی دارد. اما دل، بی‌اجازه‌ی منطق، کفش می‌پوشد و راهی می‌شود.
دل، فرمانده است؛ نه پا. در این مسیر، جاده نه فقط خاکی‌ست، که خاطره‌دار است.

هر قدم، ردّ اشکی‌ست که سال‌ها پیش ریخته شده؛ هر پیچ، صدای لبیکی‌ست که از حنجره‌ی عاشقی برخاسته و زائر، نه فقط مسافر است، که وارث است؛ وارث درد، وارث عشق، وارث نوری که از نیزه‌ها عبور کرده و به دل‌ها رسیده است.

اینجا، فاصله‌ها معنا ندارند. از نجف تا کربلا، سیصد کیلومتر نیست؛ سیصد هزار لحظه‌ی مکاشفه است. لحظه‌هایی که در آن، انسان از خود عبور می‌کند، از تعلق، از ترس، از خستگی، و به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر «من» نیست، بلکه «ما»ست. در این راه، کودک و پیر، زن و مرد، عرب و فارس، کرد و ترک، همه یک زبان دارند؛ زبان خدمت، زبان محبت، زبان حسین.

در پیاده‌روی اربعین، انسان به وحدت می‌رسد، نه از راه شعار، بلکه از راه نان دادن، آب دادن، کف پا شستن، و اشک ریختن کنار غریبه‌ای که ناگهان آشنا می‌شود.

در این راه، زائر نه فقط به سوی حرم می‌رود، بلکه به سوی خویشتن خالص‌شده‌اش.
او در هر قدم، بخشی از خود را جا می‌گذارد؛ غرور، خشم، بی‌صبری، و در پایان، با قلبی سبک‌تر از آغاز، به گنبد طلایی می‌رسد که نه فقط نماد است، بلکه مقصدی‌ست برای جان‌هایی که از خاک برخاسته‌اند.

پیاده‌روی اربعین، تمرین عاشورا نیست؛ تمرین انسان بودن است. تمرین این‌ که چگونه می‌توان در جهانی پر از تفرقه، با عشق، با خدمت، با اشک، به وحدت رسید.

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.