تاریخ انتشار : جمعه ۲ تیر ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۸

دلنوشته یک زاگرس نشین خطاب به دکتر سارا فلاحی؛

نماینده ایلام / بیانت بوی صداقت میدهد

نماینده ایلام /  بیانت بوی صداقت میدهد
نگاه اقتصاد

چگونه بیان کنم که وجودم متأثر از کلمات پرشور در نطق های بی نظیرتان است، حقا که در این آشفته بازار کم لطفی ها، آبروها آفریدی. از ادبیاتت بوی صداقت و دلسوختگی به مشام می رسد، چه زیبا نجابت، صلابت و‌ پاکدامنی زاگرس نشینان را داد می زنید.

از کدامین جناح، حزب، جغرافیای کشور، استان و شهر و طایفه و‌ ایل و بنکویی فرقی ندارد، من در ارتعاش کلامت، ترنم انسانیت را می بینم. با مشعل الفبای معجزه گر فارسی عالی درد مشترکمان را فریاد می زنید و چه عالیتر که مرثیه ی اشک پنهان و‌ لبخند تلخ ما را هم به صحنه می کشانی. سزاوارتر که آرایه های ادبی، واژگان های ممتنع، را خط به خط به ماندن و زندگی، معنا می بخشید. از عشق و اشکت بر نابسامانی ها و غفلت ها، باور کردم که می توانیم که توانستن را تمرین کنیم.

وکیل محترم، نماینده گرانقدر ایلام خانم سارا فلاحی، من بارها با گوش شنیدم و‌ این بار با چشم دیدم که براستی، حقوق موکلین خود، بزرگ دردها، دردهای انباشته ی سال های دور‌ را به مراعات نیک تر و لطیف تر از همه ی همقطاران، فریاد می زنید. اظهر من الشمس می بینیم و‌ می بینند که، جسم تب دارت در این راه سرکش و بی قراره، مرحبا بر این تب.

می دانی و خوب هم می دانی که مردم فقیر هستند اما حقیر نیستند.

می دانی و خوب هم می دانی که مردمت، شب های بی چراغ روزهای ناآرام بسی داشته اند و چه سنگین و با وقار، قامت بلند و سرافراز آنان را در لابلای حروف الفبا می ستایی.

با اندوه این مردم، اشک می ریزی و بالاتر، همدل و همسفر با روزگارشان شرافت و انسانیت را تلاوت می کنید.

سرکار خانم فلاحی وکالت من از اندیمشک را هم پذیرا باش، از اندیمشکی که دوکوهه ی ماندگارش، معبر و معبدگاه رزمندگان به جنوب نتوانسته حداقل بعد از چهل سال پا به پای دره ی کلکچال پایتخت رونقی یابد، از خوزستانی که مانند شتری که بارش زر و‌ خودش خار می خورد، خرمشهرش هنوز از درد می نالد و آبادانش بویی از آبادانی نبرده، از کارونش که اشکش درآمده و می رود که در زمانی کوتاه نباشد.!

این بار رأی من را هم پذیرا باشید، تا تیرگی غم ها، خاموشی اندوه ها، عطش خواستن ها و حسرت نداشتن ها را با هم بزدائیم و‌ سکوت پر فریاد و عصیان نافرجام و خاموش قصه های از یاد رفته را بیشتر بفهمیم و بفهمانیم.

همانطور که در این اندک زمان نمایندگی توانستی، چقدر زیبا و‌ حیرت انگیز با سمفونی مسحور کننده کلمات رویایی شیرین را با دردی شیرین تر ممزوج کنید و‌ چه هنرمندانه بر عرف و عادات سیاست به به و‌ چه چه غلط اندازمان خطی سرخ کشیدی.‌

شیر زن زاگرس نشین، چه خوب قدرت و‌ متانت و هم آسان حرارت دست های توانا را به ما انتقال دادید و زیباتر خط بطلانی بر شعار کهنه ی «زن ضعیف است» کشیدید./زمان شهاوند – اندیمشک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.