تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۷

جنگ به دنبال کودکان در خیابان های غزه

جنگ به دنبال کودکان در خیابان های  غزه
نگاه اقتصاد

 

نامه یک زن اسرائیلی که در بهبوهه جنگ در جبهه مجاهدین قسام و در امان نیروهای حماس قرار گرفته بود، بعنوان بهترین سند رفتاری است که می توان با یک زن و کودک داشت و گواه تمامی واقعایت الهی، انسانی، و…. رزمندگان فلسطینی است.

سید خلیل سجادی: اول صبح مثل همیشه، پس‌ از صرف صبحانه آماده ی رفتن به سر کار بودم. از درب منزل که بیرون آمدم کودکانی را دیدم که دست در دست مادرانشان راهی مدرسه بودند. با دیدن چنین صحنه های بی شک حال آدم متحول می شود لحظاتی. پر از لبخند، شور، حس زندگی، طراوت و…. با آن چهره های معصومانه شادی کنان با کوله هایی که تقریبا هم اندازه ی خودشان است، با عجله به سوی مکان متفاوتی می روند گویی فضایی دل انگیز در انتظارشان است.

با دیدن این لحظات زیبا روز پائیزیم را شروع کردم. به محل کارم رسیدم. مثل همیشه نت را روشن کرده و آماده ی چک کردن وقایع ساعات گذشته شدم. همین طور که لیست خبرها را چک می کردم، ناگاه با دیدن خبری رقت انگیز و اندوهگین، قلبم از جا کنده شد و دنیا بر سرم خراب…. بغض گلویم را گرفت. یاد چند دقیقه ی پیش و صحنه هایی که در خیابان دیده بودم افتادم. اشک از چشمانم جاری شد. کودکان مظلوم، بی گناه و بی پناه در آن گوشه ی دنیا، با بدنهای مجروح و…، بی مادر، بدور از دستان پر مهر پدر، در حال مداوا در بیمارستان بودند و درد می کشیدند، بیمارستانی را بر سرشان خراب کرده اند. آه خداوندا انسانیت را چه شده!! انسانیت کجاست!!؟؟ مگر می شود انسان باشی و در مقابل گرفتن جان کودکان بی پناه چشمانت را ببندی و به هر جنایتی دست بزنی!! ؟

وقتی این خبر تلخ و پر از درد را می خواندم، بی اختیار به یاد کودکان پر از شور و شوق دبستانی در خیابان افتادم. تنم می لرزید، از خودم می پرسم چگونه تاریخ این لحظات را ثبت می کند!!؟؟ چه کسی پاسخگو ی چشمان پر از حیرت و بهت کودکانی است که تن و بدنشان پر از زخم است!! چه صحنه هایی!! خرابی و ویرانی و مرگ مادر، برادر، پدر، خواهر، دوست کوچک ۳ ساله و ۴ ساله شان!!

اصلا مگر آنها سوالی می پرسند!؟ آیا در باطن بی گناهشان درکی از این تلخی ها دارند!؟ فقط با حیرت می نگرند و شاید با خود می گویند؛ نکند آن روز که به مادر گفتم یواشکی از شیرینی هایی که درست کرده ای خوردم و او گفته که خدا تو را می بیند و از کارهای زشتت ناراحت می شود، نکند خدا ناراحت شده و اینگونه مجازاتم می کند!!؟؟ اما نه! مگر مادر نگفته که خدا بسیار بخشنده و مهربان است، پس چگونه است که به خاطر این کار من، از من اینقدر ناراحت شود اما از کسانی که دوستانم، خانواده ام و…. را اینگونه تکه، پاره می کنند ناراحت نمی شود!!؟؟

چقدر تلخ است تصور این اتفاقات!! کودکانی که در نهایت معصومیت، پر پر می شوند، به تقاص کدام گناه!؟ اصلا مگر آنها گناهی هم کرده اند بجز بازی های کودکانه !!؟؟ از این حیث دلم بیشتر آتش می گیرد که طفل بی گناه، حتی توان دفاع از خود در برابر حمله ی پرنده ای کوچک را هم ندارد چه رسد به آتش بمب و موشک!!؟؟

کودکان مظلوم غزه، فرزندان عزیز مادران و پدرانشان، طفل های پر پر شده ی چند ماهه، خداوند نظاره گر اعمال همه است، ظلم پابرجا نیست، چنان حق تو را از دشمن خونخوار خواهد گرفت و همه را هلاک خواهد کرد که دیگر هیچ کس جز دل های پاک چون تو، جایش در این دنیا نخواهد ماند. این وعده ی حق و عدالت است و ایمان دارم که وعده ی خدا حتمی و قطعی است.

اما امروز!! همین امروز!! اول وقت درحال مرور خبرها بودم، خبری شگفت انگیز و در عین حال متفاوت توجهم را جلب کرد: نامه تشکر آمیز یک زن اسرائیلی از حیث رفتار انسانی، عاطفی و در عین حال توأم با رعایت نکات روانشناسانه با خود و کودک خردسالش که در بهبوهه جنگ در جبهه مجاهدین قسام و در امان نیروهای حماس قرار گرفته بودند.

آری این است، عمق انسانیت، خدا پرستی و مجاهدت کسانی که سرزمین‌های پدریشان توسط جانیان و خونخوارانی بنام رژیم جعلی اسرائیل اشغال گردیده و به کوچک و بزرگ و پیر و جوان رحم نمی‌کنند اما در مقابل با زنان و کودکان آنها به مصداق آیات الهی و در اثبات نامه این خانم اسرائیلی اینگونه رفتار می‌ شود.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.