کشتی اهل بیت( ع) درطوفان کربلا
پیامبر اکرم (ص) به همراه حضرت علی (ع) برای تبلیغ و تثبیت دین اسلام در سرزمین حجاز مصائب فراوانی به جان خریدند. با وجود کارشکنیها و ستمکاری مشرکان مکه در رأس آنان (ابوسفیان) در حق پیامبر اسلام (ص) و اهلبیت (ع)، همچنین پس از رحلت نبی مکرم (ص) علیرغم نزول پیام آسمانی (آیه ۶۷ سوره مائده) در شأن و مقام و موقعیت حضرت علی (ع) بهعنوان ولی و جانشین پیامبر اعظم (ص) مطابق با واقعه تاریخی کامل شدن دین «غدیر خم»، باز مشرکان و فرزندان امان داده به تدریج با زر و زور و تزویر بر مسند زمامداری مسلمین قرار گرفته و در جهت اغراض قومی، امیال شخصی و شهوانی خود بر اریکه قدرت تسلط یافته و سوار بر موج حماقت و دنیاگرایی عوام شدند در مقابل برگزیدگان ازلی را از حق متقن الهی محروم نمودند. نتیجه این فراموشی جمعی و سیر انحطاطی عقیدتی موجب گردید، بصیرت دینی مردم از مصباح الهدی و سفینهالنجاه در چنبره خودخواهی و خواست نفسانی و مقام طلبی (شیخوخیت، قوم مداری و گذشته گرایی) پایمال نمایند.
حاصل این تحجر و تجهل به جای رسید که امیرالمؤمنان (ع) در محراب (مسجد) و امام حسن (ع) در حصار (منزل) و امام حسین و اهلبیتالنبوه را در دشت طف (کربلا) به قربانگاه ببرند. تقدیر الهی واقعه عظیم کربلا که از ازل در ادیان دیگر تقریر شده بود به واقعیت پیوست و شباب اهل جنه و سلسله رسولالله(ص) در سرزمین نینوا در راه اصلاح دین جدش به شهادت رسانند.
امام حسین (ع) در زمانی که حکومت از مسیر الهی و سیره نبوی خارج شده بود و زمام مردم به جای اینکه به دست اهلبیت الانبوه و شایستگان حقیقی مطابق آیات (آیه ۶۷ سوره مائده، آیه ولایت، آیه تطهیر و…) و احادیث ( حدیث ثقلین، حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث جابر…)و روایت متواتر (مباهله، لیلهبیت، غزوه خندق و …) بزعم و تفسیر اهل نظر قرار گیرد. متأسفانه بدست امان داده شدگان و مشرکزادگان بنی امیه افتاد و کشتی اهلبیت، نوادگان بهعبارتی باقیماندگان فرستاده آسمانی در طوفان کربلا، به دست تیغ جهالت، رذالت و شقاوت سپردند. در شرایطی که ظلمت مهد نزول وحی و سرزمین نور فرا گرفته بود. در این شرایط شبیهترین فرد از نظر خلق و خوی به پیامبر (ص) وقتی دید زمام کار به دست فردی فاسق مثل یزیدبنمعاویه افتاده و به صورت علنی احکام الهی را زیر پا میگذارد، قیام کرد و مردم را برای مبارزه فرا خواند و در این راه جان و مال و فرزندان و یارانش را فدا نمود.
امام حسین (ع) درباره علل قیام خود، سخنان پیامبر اسلام (ص) یاد آورد نمودند «هر مسلمانی سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال میشمارد و پیمان الهی را در هم میشکند و یا سنت رسول خدا (ص) مخالفت میکند و در برابر چنین سلطانی با عمل و گفتار مخالفت نکند، چنین کسی سزاوار آتش جهنم است.»
در هنگامی که یزید و دستگاه ستمگر اموی قصد داشتند با تطمیع و تهدید امام را وادار به بیعت نمایند حضرت فرمودند « موت فی عز من حیاه فی ذل» مرگ با عزت بهتر از زندگی ذلیلانه است. در روز عاشورا وقتی آن حضرت را بین دو راهی مرگ و بیعت با ستمگری چون یزید قرار دادند فرمودند «این گروه ستم پیشه مرا به یکی از دو چیز یعنی جنگ و پذیرش ذلت مجبور کردند. اما محال است که من به ذلت تن دهم «هیهات مناذله».
سوگنامه کربلا صفحات و ابعاد و تحلیل و تفسیرهای متعددی دارد که از هر طرف این درد جانکاه را بخوانیم پردرد است و به راستی قتیل العبرات است.از دردناکترین غمنامه وروایت جانسوز واقعه کربلا،شهادت کوچکترین سرباز، مظلومترین میوه باغ عصمت وطهارت علی اصغر (عبدالله)طفل ۶ ماه و تشنه دشت کربلا بود. همین گناه و ننگ بیبدیل آل معاویه و ابن زیاد و آل سعد و شمر بن ذلجوشن و خولی..، کافی است که اوج رذالت و سفاکی آنان برای همیشه تاریخ ثبت و ضبط شود.دشمنان خدا و رسولالله (ص) و اولیاالله،خباثت و پلیدیشان حتی از فرعون عصرموسی (ع) مضاعفتر بود.چراکه فرعون با وساطت همسرش حضرت آسیه(س)بر کودک تشنه وگرسنه حضرت موسی(ع) بدست رود نیل ترحم کرد واما براستی؛
به کدامین قوم دیده یا شنیده اید؟
کودکی عوض آب ،خون گلو چشید!
فراق دختران خردسال و بهانه پدر..!
بجای نوازش،سیلی و راس پدر رسید!
اما مردم خون ریز و عافیت طلب اموی و کوفی در عاشورا سخیفترین خیانت تاریخ بشریت و انسانیت را رقم زدند و ننگ ابدی و ازل برای عبرت معاصران و آیندگان به جا گذاشتند. لذا خون به ناحق ریخته امام معصوم عصر و فرزندان و نوادگان آلالله و یاران با وفایش در سرزمین داغ و تشنه کربلا ریختند و به خیال واهی کتاب قرآن و شریعت و گفتار و رفتار آلعصمت را برای همیشه میبندد. غافل از اینکه پاکی و زلالی خون مظلومان کربلا بر شمشیرها و دل های زنگار گرفتشان پیروز میگردد و زمینه شکلگیری فرهنگ عاشورایی برای همه منادیان حقطلب و ظلم ستیزان جهان میشود. دعوتکنندگان حیلهگر وآخرت فروش کوفه به جای بندگی خدا و تبعیت از عطرت پیامبر (ص) متأسفانه به عنوان برده آل معاویه و آل زیاد در آمدند و لعنت خدا و نفرین اهلبیت (ع) تا قیام قیامت و روز حشر به جان خریدند. به واقع به مصداق آیه قرآنی «اشْتَرَوْاْ بِآیَاتِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِیلاً» چه بد معاملهای کردند، چرا که آیات الهی وهر دو امانات گرانبهای پیامبرشان را به بهای اندکی فروختند.
معاندین و مارقین و ناکثین و قاتلین دیروز در لوای حکومت به ناحق اموی و با توجه به مصادره نمودن حکومت اولیاء شایسته خدا در سپیده دم ظهور اسلام و بعد از رحلت پیامبر (ص)، امروزه نیز بازماندگانشان به اشکال مختلف و با اسامی و القاب شیطانی تحت عنوان نامبارک «وهابی»، «سلفی»، تکفیری»، «طالبان»، «القاعده»، «داعش»، «النصره»، به نام دین بر شاخه دین نشسته و بن دین را میبرند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰