چه کسانی اقتصاد را به پای سیاست ذبح کرده‌اند؟

به گزارش ایرناپلاس، تندروهای مخالف دولت، در جدیدترین بهانه‌ برای هجمه و اتهام به دولت، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را مستمسک خود قرار داده و با طرح موضوع‌های عجیب، مشکلات اقتصادی و گرانی را رویکرد تعمدی کابینه دولت دانسته و تلاش برای بهبود اوضاع معیشتی مردم و مقابله با گرانی را به آن مرتبط کرده‌اند.

اگر تا پیش از این، تحریم‌ها و عهدشکنی آمریکا در ماجرای برجام، ویروس کرونا، رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی و حتی شکست‌های مکرر و بی‌سابقه آمریکا در شورای امنیت زمینه‌ساز اتهام‌ها و افتراهای این جریان خاص به دولت دوازدهم بود، حالا به بهانه پیروزی نامزد دموکرات در آمریکا، قوه مجریه و کابینه اش را متهم کرده‌اند که «اقتصاد کشور را شرطی و به پای سیاست ذبح کرده» است!

اینکه چرا و با چه قرائنی چنین اهداف و چشم‌اندازی به دولت منتسب می‌شود، همان‌قدر بی‌ربط است که در ماجرای شکست آمریکا در تصویب جهانی ادامه تحریم تسلیحاتی ایران، جریان تندروی یادشده به جای تبریک این پیروزی مهم دیپلماتیک، تلاش کرد دولت را متهم کند که ماشه سلاح را به دست دشمن داده است!

از این مهمتر، ادعای انجام ندادن «هیچ اقدامی» برای اصلاح رویه‌های مهم اقتصادی و دیپلماتیک است؛ در حوزه دیپلماسی مهمترین و کم سابقه‌ترین موفقیت‌های تاریخ سیاست خارجی کشور در همین دولت اتفاق افتاده است چه در مذاکره عزتمندانه با ۶ قدرت جهانی در زمینه توافق هسته‌ای و چه شکست آمریکا در همراه کردن شورای امنیت سازمان ملل متحد با خواسته‌های نامشروع خود.

اما در حوزه اقتصادی فقط نگاهی تیتروار به مهمترین سیاست های اقتصادی و معیشتی دولت در هفت سال گذشته ادعای بی‌عملی و بی‌برنامگی یا «نگاه به غرب» دولت را باطل می‌کند.

دولت روحانی پس از برجام و گشایش‌های اقتصادی، اقدامات مختلفی انجام داد؛ هرچند که همان زمان، مخالفان تندرو، همسو با رژیم‌ صهیونیستی که خواستار خروج آمریکا از برجام بودند، بارها موضوع خروج از برجام را مطرح و آن را یک توافق ناموفق قلمداد کردند که پیامدهای آن در چند ماهه اخیر با شکست آمریکا در اجماع‌سازی علیه ایران و شورای امنیت، به خوبی واقعیت‌ها در این زمینه را آشکار ساخت.

با این حال، در این اوضاع تحریمی و فشار اقتصادی به کشور، دولت به صورت هفتگی با افتتاح و بهره‌برداری از طرح‌های بزرگ ملی در سراسر کشور، مسیر حرکت به سمت توسعه و تولید را با گام‌های بلند تداوم بخشیده است.

درآخرین تلاش اقتصادی کلان دولت، رییس جمهوری هفته گذشته طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران را بدون یک ریال کمک خارجی عملیاتی کرد؛ طرحی که سال‌ها از آن سخن گفته می‌شد و در حد یک آرزوی دست نیافتنی برای مردم مناطق خشک و کویری کشور بود.

در واقع، با وجود شدیدترین تحریم‌ها، محدودیت و هزینه‌های سرسام‌آور کرونا، بدون نگاه به خارج و آنچه تندروهای مخالف دولت «گره زدن اقتصاد به دشمن» می‌نامند، هزاران طرح مهم صنعتی، تولیدی، عمرانی، فرهنگی، کشاورزی و اشتغالزا را آغاز یا بهره‌برداری کرده است.

آغاز اجرای طرح مسکن ملی، اصلاح برخی از مهمترین مشکلات نظام بانکی از جمله ادغام بانک‌های نظامی، پرداخت یارانه‌ها و کمک‌معیشتی جدید علاوه بر یارانه قبلی، ارتقای شاخص شفافیت اقتصادی و بهبود محیط کسب‌وکار و گام بلند در تحول‌بخشی در حوزه بهداشت و بیمه‌های درمانی و رشد حیرت انگیز شرکت‌های دانش بنیان و… را می‌توان از دیگر اقدامات دولت برشمرد.

مرور همین موارد به خوبی نشان می‌دهد دولت بر خلاف انتقادها و هجمه‌های برنامه‌ریزی‌شده، همه تلاش خود را برای حرکت چرخ‌های اقتصاد کشور به کار بسته و اندک امیدی به بیرون از مرزها نداشته است.

جریان افراطی مخالف دولت در ادعایی عجیب، تلویحا تقصیر وابستگی اقتصاد کشور به نفت را به گردن دولت کنونی انداخته و چشم بر حداقل ۶ دهه وابستگی ساختاری درآمد کشور به نفت بسته است؛ گویی بیماری مزمن اقتصاد نفتی و تاثیر دلار بر آن، در همین دولت ایجاد شده و در همه دولت‌های پیش و پس از انقلاب اثری از از تورم و وابستگی به درآمد نفتی نبوده است!

در کنار آن، این جریان سیاسی، رفتار غیرقانونی و ظالمانه آمریکا در سه سال اخیر را متوجه روحانی و وزیر خارجه‌اش دانسته و بازهم مانند ۶ سال اخیر، برجام را بی‌ارزش، شکست محض و عامل «بلاتکلیفی» اقتصاد کشور معرفی کرده است.

به نظر می‌رسد آنها فراموش کرده‌اند که رفع تحریم‌های تسلیحاتی کشور محصول همین برجام بوده؛ برجامی که رهبر معظم انقلاب هیات ایرانی مذاکره‌کننده آن را «هیاتی امین، غیور، شجاع، متدیّن» نامیده و بارها فرمودند «به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم».

در مجموع، با در نظر داشتن عملکرد ترامپ در چهار سال گذشته (از تحمیل جنگ اقتصادی و فشار حداکثری بر مردم ایران تا جنایت ترور سردار سلیمانی) پیروزی نامزد دموکرات‌ها در آمریکا را باید به معنای شکست سیاست‌ها و پایان جنایت‌های رئیس جمهوری نامتعادل آمریکا دانست؛ کسی که حتی نزدیک‌ترین متحدانش نیز در شورای امنیت با او همراهی نکردند.

شکست ترامپ موجب مسرت و امیدواری همه دوستداران نظام جمهوری اسلامی است و می‌تواند به جای بهانه جدید هجمه و انتقاد غیرمنصفانه به دولت و دستگاه دیپلماسی کشور، موجبات همدلی و همبستگی بیشتر در داخل کشور برای تدوین برنامه کلی کشور در سال‌های آینده باشد؛ آن هم بدون اینکه منتظر نتایج نهایی انتخابات آمریکا باشیم و یا خللی در راه تقویت اقتصاد کشور ایجاد شود.

رهبر معظم انقلاب نیز در جدیدترین سخنرانی خود فرمودند« سیاست ما در قبال آمریکا سیاست مشخص و حساب شده است و با رفت‌وآمد افراد تغییر نمی کند». رئیس جمهوری و دولتمردان هم بارها تاکید کرده‌اند مهم نیست چه کسی در آمریکا رئیس جمهور شود و اساسا اینکه در ایالات متحده می‌گذرد موضوع داخلی آنهاست.

براین اساس، آنچه اکنون بیش از پیش باید مورد توجه مخالفان دولت قرار گیرد، توجه به تاکیدات رهبری در هم‌افزایی همه ارکان و قوا برای پیشبرد موفق امور در گذر از این پیچ‌های سخت اقتصادی است و این هدف زمانی محقق خواهد شد که منافع ملی پای مسائل حزبی و جناحی ذبح نشود./ایرناپلاس