رهاورد شهادت سرداری که سرباز بود
پایگاه خبری تحلیلی نگاه اقتصاد (www.negaheghtesad.ir)
خودجوش معنای واقعی کارِ مردمی بود که برای نشاندادن خشمشان از ماجراجویی بزدلانه دشمن به خیابانها آمدند و شریک غم یکدیگر برای از دست دادن سرداری شدند که سالها نماد اقتدار ایران بود و ناجی ملتهای منطقه در مبارزه بی امان با تروریستهای تکفیری.
از صبح روز جمعه تاکنون از کوچه و خیابان تا صفحات اجتماعی و گفتوگوهای عمومی به تسخیر سردار شهید درآمده و کمتر جایی را میتوان یافت که سخنی از او درمیان نباشد؛ سخنانی که هرچند همه در تمجید و ستایش نیست و گاه با گلایهها از نظامی که حاج قاسم پاسدارش بود، درمیآمیزد اما روح جمعی ملت ایران داغدار سردار شهیدی است که هدف تیر دشمنی بیپایان تروریسم دولتی آمریکا قرار گرفت.
پیکر سردار شهید این روزها بر فراز دست ملتی تشییع میشود که با فشار و مشکلاتی فراوان دست و پنجه نرم میکنند اما قدردان و گوهرشناسند.
از نگاه بسیاری، قاسم سلیمانی بخشی جدایی ناپذیر از هویت جمعی ملتی است که با وجود دغدغهها و ناملایماتی به درازای دههها، سربلندی، سرفرازی و افتخار را طلب کرده و فریاد برآوردهاست.
این ملت از زمان انقلاب و جنگ هشتساله و در عبور از گذرگاههای پُربیم و بلا، زیر فشار تحریم و تهدید اما در راستای حفظ افتخار و اقتدار خود هزینههای بسیار داده و فشارهایی خردکننده را متحمل شده که هرکدام از آنها میتوانست به فروپاشیهای عظیم سیاسی و اجتماعی منجر شود اما استوار و یکپارچه پابرجا ایستاده است.
آنچه بسیاری از آن به عنوان قوام و عنصر اساسی این پابرجایی یادمیکنند سرمایه اجتماعی است که سالها از انگیزههای میهندوستانه، دینی و آبشخور فرهنگ چندهزار ساله ملت ایران سیراب شدهاست. با این حال و با بالاگرفتن نارضایتیهای گوناگون بسیاری هم از خالی شدن انبان این سرمایه گرانقدر نگرانی خود را اظهار میدارند.
فشار و تنگناهای مختلف هرچند سالهایی طولانی است همزاد اقشار محروم و حتی میانه جامعه است اما آنچه بر گلایهها و ناخرسندیها دامن میزند شکافهای طبقاتی، عیان شدن فاصله میان فرودستان با بهرهمندان از انواع رانتها، پدیدار شدن فساد میان پیرامونیان قدرت و حتی شماری از مسئولان، فقدان صداقت و یکرویی عدهای از نخبگان، ناکارآمدی برای پاسخ به خواستههای به حقِ مردم و در نهایت جدایی افتادن میان حرفها و عملها است.
آنچه سردار شهید را پیش چشمِ مردم عزیز و دارای جایگاهی بینظیر ساخت، عطش جامعه برای یکرویی، سادگی و صداقت است.
در وصیتنامه منتسب به او، نوشته که بر مزارش تنها «بنویسند سرباز قاسم سلیمانی» … بدون «عبارتهای عنواندار».
در دورهای که بیتابی و عطش برای نام و عنوان فراوان شده، در سالهایی که سادهزیستی بیشتر در قاب شعارها به چشممیآید و نه زندگی عریان جمعی از نخبگان و آقازادگان، پاکی، سادگی و صداقت سردار سلیمانی نگاه بسیاری را خیره ساخت.
همراهی و همدلی بسیاری از ایرانیان پس از شهادت سردار سلیمانی دریچهای به سوی بسیاری از آموزههای انقلابی و اسلامی و میهنی است که این روزها بیش از پیش بهکار میآید.
دشمن با دست زدن به ترور یکی از عالیترین مسئولان نظامی کشور و تلاش برای حذف نماد اقتدار جمهوری اسلامی در منطقه، آشتیناپذیری خود و تسلیمخواهی از ما را آشکارتر از همیشه فریاد زد.
در سوی مقابل، این غرور ملی و روحیه سلحشوری ایرانیان است که محک میخورد. اکنون بسیاری روحیات و افکار اجتماعی را با سالیان نخست پس از انقلاب و کوران دفاع مقدس میسنجد و از تفاوت این ایام با دوران گذشته میگویند.
شهادت سردار سلیمانی، همدلی که در جامعه ایجاد کرده و انزجاری که از دشمنی با نقاب برافکنده برانگیخته به خصوص آنکه این دشمن تهدید یورش به خاک ایران را علنا و به شیوههای مختلف این روزها تکرار میسازد، برآمدن روحیه ایثار و سلحشوری و حاکمیت فضای معنویت و مجاهدت بر جامعه را نوید میدهد.
آنچه قطعی است عبور سرافرازانه ملت ایران از این گردنه مهم و تنگناهای پیش رو است. در این میان، سردار شهید را میتوان چهرهای درخشان در تاریخ این ملت و مرز و بوم دانست که حیاتش امنیت و صلابت را به بارآورد و شهادتش به معنای دمیدن خون تازه ایثارگری و معنویت در رگهای جامعه است./ایرنا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰