تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۹:۲۴

ظهر تابستان است و هوای کرونایی بس ناجوانمردانه  گرم است *محمد رستمی

ظهر تابستان است و هوای کرونایی بس ناجوانمردانه  گرم است   *محمد رستمی
نگاه اقتصاد - محمد رستمی

 

ویروسی است که با یک اشتباه کوچک  نمره بیست زندگی را نوزده می کند و مشخص نیست گواهی نبوده  را امضا  می کند یا برای جبرانش تجربه دوباره زیسته !!

بسان کولی های دوره گرد ماوایش مشخص  نیست و هر روز سر از یک کشور در می آورد و در یک سامان اتراق می گزیند و با پر رویی هرچه تمامتر به هیچ  کس رحم و مروت ندارد.

یک روز از چین و ماچین آهنگ جان می کند سوی دیگر به نامردی انگلیسی  ها و با زیرکی خانه های تن را تصرف می کند و عمارت آباد تن را ویران

گاهی بسان طوطی بازرگان از هندوستان  می آید و این با واقعا بحث خود را به مردن زدن نیست بلکه  می میراند  ودیگر بازیگران  آن ارمیتا  پاچان و راجا  و گمار و بی جی نیستند .بازیگران آن در همه جای ایران و جهان هستند که در پرده اول همه جمع شان جمع است و هله هله کنان در تالارهای عروسی!!

اما در قسمت های بعد بسان خود فیلم های هندی وارد ماجرایی غم انگیز می شوند و در پرده سوم هم پدر و هم پسر در میان انبوهی از غم می روند و جالب آنکه دوباره این قصه به سریال های چند  قسمتی تبدیل می شود.

در این ظهر تابستان  که هوای کرونایی بس ناجوانمردانه  گرم است یکی از در تردید در می آید و آن یکی از در تشکیک یکی ماسک ها را دور می اندازد و به ریش مردمان ماسک زده می خندد و کم جرات شان می خواند و چون خود در بند و بلای کرونا اسیر آید گوید  در خلوت تنهایی خود درد هایی کشیده ام که مپرس.

یکی به عروسی و سور می رود و دو هفته بعدش قصه سوگ و سوز می سرایند پی بار کوچ او !!!

ای کاش فردوسی طوس بیاید و همه مارا دوباره پی غفلت کرونا ندا در دهد.

جهان سراسر عبرت و حکمت است

چرا بهره ما همه غفلت است

به یزدان گر ما خرد داشتیم

کجا چنین  سرانجام  بد داشتیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.