نقش فرهنگ عمومی در آزادی آرمان‌های انسانی *سید حرمت الله موسوی مقدم

فرهنگ یک منبع مهم مرکزی است که اعضای جوامع مختلف در هر کجای زمین و زیر گنبد کبود آسمان در مفاهیم و مصادیق، مدارج و مکارم کلی، اصلاح بینش‌ها و تصحیح روش‌های فردی و جمعی خود در آن مشترک و مشاع هستند.

برخلاف مشترکات قشری و صنفی در گروه‌های مختلف جامعه که بدان خورده فرهنگ گفته می‌شود.

عالمان و اندیشمندان عالم معتقدند که فرهنگ، معجونی از آداب و عادات و اصول و سنت‌ها و روش های سلبی و ایجابی است که ضمن تعمیق و توسعه درک بشر و افزایش استیلای انسان بر فراز و فرودهای زندگی، مسیر تعامل و تعاطی و تفکر و تعقل اقوام و تمدن‌های عالم را باهم نزدیک، حرکت بسوی آینده را سرعت بخشیده و صعود به کرانه های کرامت را نیز ممکن و میسور می‌سازد.

فرهنگ اکسیری است که بدون هیچ هزینه ای باورها، رفتارها، دانش‌ها، بینش‌ها و آفرینش‌های بشری و سبک و سلوک های ملل و دول را پیوند داده و سامان می‌دهد و همچنین جهان بینی و جهش سرزمین‌های دور و نزدیک را تکمیل و پیشرفت و پویایی جوامع جهانی را به تعالی می‌رساند.

شکل گیری و استمرار و فرایند فکری و عقیدتی همه ملل و مکاتب مختلف و کسب شگردهای شگفت برای مانایی و فرمانروایی بر آسمانها و سرمایه های زمینی بشر همه مدیون و مرهون تعمیم و توسعه فرهنگ الهی و انسانی است.

کنش‌های گذشته، چالش‌های حال و پیشگویی‌های آینده موید این حقیقت است که جهانی شدن عقیده، اقتصاد، سیاست و معیشت دنیای کنونی و پیامدهای پیرامونی آن در بطن فرهنگ تربیت یافته و در متن هنر نهفته است.

گرچه جهان حریص و حاشیه ساز غرب می‌کوشد که با جهانی شدن فرهنگ‌ها و حذف مرزهای شور، شعور و شریعت، خورده فرهنگ‌ها را مغلوب و بر انسانهای آن غلبه و از همه سواری و بیکاری بکشد، اما با ترمیم گسست و التیام شکاف‌های عمیق بین خورده فرهنگها می‌توان یک تمدن چابک و یک فرهنگ چالاک خودی را تثبیت و تقویت کرد که منافع، منابع و داشته های بشریت را حافظ و نگاهبان باشد.

از نگاه آموزه های دینی و مفاخر و نگاره های فرهنگ اجتماعی ایرانی، جهانی شدن معطوف است به ایجاد تنوع و تکثر در روابط فرهنگی، اخلاقی و مکاتب اقتصادی نه غالب شدن یک اندیشه فراخواه و خودپسند به قیمت مغلوب کردن و هدم یک فرهنگ غنی و متکاملِ با اصالت دیگر.

حاکمیت یک فرهنگ معتدلِ منعطف و حکمرانی اندیشمندانه و عاقلانه بر مدار و در مسیر این حاکمیت، آینده ایده آل جوامع جهانی و گستره های ملی و منطقه ای را تضمین و برخلاف جهان مملو از جنگ، جنون و جاهلیت کنونی، جهانی آرام و امن و عاری از خشم و خشونت را به ارمغان خواهد آورد.

غربت و غیبت یک فرهنگ فاخر و فرهیخته و فراگیر در جهانِ سرشار از انقلابات صنعتی، انفجارهای اطلاعاتی و ارتبا طات اجتماعی را علی‌رغم فشردگی زمانی و مکانی آن به یک جهنم وسیع و آزار دهنده برای ساکنانش تبدیل کرده است که همه رهیافت‌های ملی و بین المللی را به بن بست و یاس مطلق کشانیده است.

گسترش فرهنگ عمومی فاقد ترحم اجتماعی و عاطفه بشری، فواصل نگران کننده اجتماعی، تبعیض ناروا در بین افراد و اقشار در گستره ملی و نسل کشی فاجعه آمیز در نوار غزه را بوجود می آورد.

فرهنگ متوحشی که از ریزش خون هزاران انسان بیگناه در فلسطین ناراحت که نمی‌شود که هیچ، بلکه لذت هم می برد.

آری؛ فقدان یک فرهنگ فراگیر عمومی در عالم بشریت باعث شده که حاکمان هرزه و بی اخلاق آمریکا، انگلیس و فرانسه که خود را مالک بلامنازع فرهنگ و منش برتر جهان تصور می‌کنند در اوج فضاحت و بی فرهنگی در سازمان ضد ملل با آتش بس در غزه مخالفت کنند.

نگاهی ننگین و فرهنگی فرتوت که از خون مظلومان فلسطین و غزه جوی خون برپا کرده تا آسیاب آرامش نتانیاهوی جانی و مجنون و بایدن بدنام و مفلوک بچرخد و چون جانیان تاریخ در دریای ددمنشی و دجالی خویش شنای شیادی کرده و به خون آشامی و مظلوم کشی افتخار کنند.

امیدواریم که در مقابل بندگی بد ما انسانها، کریم کردگار خدایی کند و با اراده عدالت خواهی، ظالم ستیزی، فرهنگ الهی، انسانی و اخلاقی را در جهان فراگیر نماید، تا بیش از این جهان بشریت شاهد چنین جنایات فجیعی نباشد.

چنین باد.

منبع: ایرنا