تاریخ انتشار : جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۹

به بهانه روز پرستار

پرستار چشم امید بیماران * محمد حسین فلاح

پرستار چشم امید بیماران    * محمد حسین فلاح
یزد- تویی که خستگی را خسته کرده ای؛ چشم امید بیماران به مهر و صبوری توست و چشم های نگران بسیاری در انتظار دست های آرامبخش و پر تلاش تو خیره مانده است.

 

بعضی شغل ها فقط جسم را خسته می کند اما برخی از آنها روح و جسم را با هم فرسوده می کند و روان آدمی را متاثر می سازد؛ حساب این شغل‌ها از بقیه جداست!

همه ما هر کار و تلاشی که برای زندگی و ارتزاق باشد را می ستاییم و آن را مقدس می دانیم اما خدا نکند روزی سر و کارمان با برخی از همین شغل‌ها بیفتد که آن وقت همین ما که مدام از صاحبان این شغل و حرفه به نیکی یاد می کردیم و شعار میدادیم لب به شکایت باز کرده و گله گذاری می کنیم.

پرستاری یکی از این شغلهاست که متاسفانه ما در بدترین موقعیت و بحران زندگی خود یعنی بیماری با آنها سر و کار پیدا می کنیم و در همان روز اول هم از آنها انتظار معجزه داریم!

بیماری چه ضعیف باشد و چه قوی و چه سخت باشد و چه آسان؛، همه ما و اطرافیان ما را کلافه و از خود بی خود می کند و گاهی به زمین و زمان ناسزا می گوییم اما باور کنیم که بیماری ما هیچ ربطی به پرستاری که چون پروانه بالای سر ما می گردد، ندارد.

پرستار هم یک انسان است، خسته میشود، آنها هم مثل خود ما هزار و یک مشکل شخصی و خانوادگی دارند، چک و سفته دارند، سر و کله زدن با همسر و فرزندان را دارند و حتی شاید خود آنها هم درگیر بیماری شوند.

اما همین پرستار خسته و گرفتار وقتی وارد بیمارستان می شود همه مشکلات خود را پشت در بیمارستان رها می کند تا مبادا سختی و گرفتاری های زندگی شخصی او، دامان بیمارش را بگیرد، مبادا بیمارش رنج مضاعف متحمل شود و صدها مبادای دیگر.

همین پرستار، شب تا صبح را بی‌خوابی می‌کشد تا من و تو حتی برای دقایقی را راحت بخوابیم، اصلا بی خوابی، خوراک روز و شبش هست؛ مگر میشود پرستار باشی و خواب راحت داشته باشی؟

او از همان روز اول که لباس سفید و مقدس پرستاری را بر تن کرد با خود و خدایش عهد کرد تا پای جان در کنار تخت بیماران باشد و کوتاهی نکند.

پرستاری یعنی بیداری، یعنی رنج مضاعف، یعنی عشق به بیمار و همنوع، پرستاری یعنی پیمان وفاداری با خدا بستن و تا آخرین لحظه و ساعات کاری، پای کار بودن.

اگر فقط یک لحظه خودمان را جای پرستاران بگذاریم شاید اندکی از سختی وظیفه ای که بر دوش می کشند آگاه شویم، گاهی همه ناملایمات را تحمل می کنند، اخم ها و دشنام های اطرافیان بیمار را گوش می کنند اما سکوت می کنند و بی‌صدا اشک می ریزند، مبادا بیمارشان بیمارتر شود!

باور کنیم که پرستاری از سخت ترین و صبورانه ترین شغل های عالم هستی است؛ نگه داری از بیمار برای فقط چند ساعت در خانه، ما را کلافه و بی‌حوصله می کند اما این سفید پوشان سبزدل هر روز ساعتها را در کنار تخت بیمار می مانند و آرامش را به او تقدیم می کنند.

طی دو سال گذشته که جهان و ایران ما محل تاخت و تاز کرونا شده بود و هنوز هم ادامه دارد این کادر درمان و بویژه پزشکان و پرستاران بودند که عقب نکشیدند و جوانمردانه با غول بی رقیب کرونا جنگیدند، شهید دادند، مبتلا شدند اما مخلصانه ماندند تا جانی را نجات دهند.

همه ما طی این دو سال از قاب تلویزیون، صحنه های دردآور و سختی را شاهد بودیم که چطور چندین پرستار برای نجات جان یک بیمار کرونایی به طور دستجمعی بر بالین او  حاضر می شدند و هرکس تلاش می کرد تا از جان دادن آن بیمار جلوگیری کند؛ چه درد آور بود و چه صحنه های رنج آوری را شاهد بودیم.

پیشتازان این مبارزه کسی نبود جز پزشک و پرستاری که تا آخرین لحظه در مقابل کرونا ایستاد و گاهی خودش مبتلا گشت و یا جان داد و این برگ زرین افتخاری است که تا ابد بر تارک تاریخ این کشور باقی خواهد ماند./ایرنا

پرستار عزیز، روزت مبارک و جاویدان

 

 

 

***

#نه_به_ملاقات_بیماران_کرونایی

***

#من_ماسک_می_زنم

***

#نه_به_مراسمات_پرازدحام

***

#من_پروتکل_های_بهداشتی_را_رعایت_میکنم

***
#ما_کرونا_را_شکست_میدهیم

***

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.