تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۹:۲۲

سردار سلیمانی، مخزن اسرار و الگوی احرار

سردار سلیمانی، مخزن اسرار و الگوی احرار
ایلام - این عزت آفرین عرش آلا ، زارع دشت زهد و فلاح با داس دوستی و شمشیر شیدایی جاده جَهد پوئید و شمیم شهادت بوئید، دست دعا داد و انگشتر ایثار هبه نمود تا ایران و انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان نیافتد.

سیزدهم دیماه سال ۹۸ شمع وجود سردار صلح و صفا و سازندگی به وادی شهادت تابید و شهیدان را غرق نور و ملائک را نیز مسرور کرد.

در این روز پر رمز و راز فاخته فجر رخ نمود، طوق طلوع سر زد، درد دیدار بالا گرفت، رنگ رجعت نمایان، لحظه لقاء نزدیک ، افق عروج نمایان ، سروش صبح گوشنواز و رُخ رفاقت از آسوی آسمان سر زد و سمفونی سرخ در سرای سبز شهیدان پیچید که بپا خیزید و صفای سردار حاج قاسم سلیمانی را به نگاه بنشینید.

آری، در این روز ماندگار ملک دل ها شکسته ، نقاب در قاب خاک فرو برد و از چشم سرما فرشیان به مجلس عرشیان وارد شدند و شبستان شهادت را مزین و منوّر نمود.

او دخیل دعایش به اجابت رسید و مسرور و مشعوف به خیل یارانش پیوست تا نامش جاودان یادها گردد، این سردار بی قرار در جوار یار آرام گرفت و جهانی را در اقیانوس عزا فرو برد.

سردار حاج قاسم سلیمانی با صحیفه ای سبز به سینای سرخ ایثار سفر کرد تا یک ایران و صد جهان را در حسرت حبس کند.

این سوداگر سرونگر، با چهل چراغ روشن، جهاد را تکریم، شهادت را تعظیم ، ترس را تسلیم، جان خود را تقدیم و سعادت را نیز برای همگان ترسیم کرد.

این نام آورد گمنام بعنوان مخزن اسرار و الگوی احرار، حریم خدا و ناموس‌ اسلام را از چپاول تتاران‌ محفوظ کرد و هیمنه ی هتاکان آمریکایی را به تاراج تباهی سپرد.

سردار سربلند وطن، گوی وفا را ربود، شعر صفا را سرود ، راه ولا را گشود، رنگ ریا را زدود و عشق خدا را شنود تا فانی فی الله شود و باقی بالله بماند.

او با عزم ایثار و رزم خداییش گلوی نازک کودکان معصوم عراق ، لبنان ، سوریه و فلسطین را از سایه سخت خنجر خصومت داعش ددمنش نجات داد و طومار تلخ خلافتشان را از زمین و زمان برچید و زهر شکست و رسوایی در کام آمریکا ، اسرائیل و آل سعود فرو ریخت تا هیبت فرزندان ایران بزرگ در حافظه تاریخ جاودانه گردد.

و اینک ما با دست دعا به درگاه خدا می آییم و صدایش می کنیم که بخواب سردار که شاگردانت بیدارند و عاشقانت پای کار و در سالروز عروج ملکوتی ات نجوا کنان فریاد می زنیم، تو آرام باش و بر خوان عند ربهم یرزقون یار ارتزاق کن و مطمئن بزی که خونت را پاسداریم و راهت را ادامه خواهیم داد./ایرنا

ای بلند سرو قد در اول فصل بهار

این خموشی نه سزای لب شمشاد من است
من و آبادی دل ساز جدایی بزنیم

چونکه این دفن گُل و زمزمه شاد من است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.