تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۱

قول بده از مراسم شهادتم عکاسی کنی

قول بده از مراسم شهادتم عکاسی کنی
گرگان - دوربین و بقیه تجهیزات عکاسی را از دیشب آماده کرده‌ام و چند بار همه را زیر و رو می‌کنم تا چیزی جا نماند. در سکوت نیمه شب ندایی درونی، مرا به چند سال قبل و شب عروسی رفیق دوران نوجوانی‌ام مقداد مهقانی ‌برد. آن‌جا که موقع عکاسی بازویم را گرفت و آرام گفت: «قول بده از مراسم شهادتم عکاسی کنی».

 

حضور در مراسم تشییع جنازه شهید مدافع حرم مقداد مهقانی و بدرقه پیکرش با لنزهای دوربین، فقط یک وظیفه کاری نیست، عمل به قولی است که روز دامادی به آقامقداد دادم.

آقا مقداد را از دوران دبیرستان می‌شناختنم با هم در یک مدرسه درس می‌خواندیم. کمی که خودمان را بیشتر شناختیم او وارد سپاه شد و من عکاسی را برای فعالیتم انتخاب کردم.

همدیگر را کم و بیش می‌دیدم اما پیوند رفاقت ما همیشه محکم بود . شب عروسی آقا مقداد که من هم میهمان بودم و هم به خواسته خودش از مراسم عکس می‌گرفتم، مرا به گوشه‌ای از سالن کشاند و گفت: «قول بده مراسم شهادت مرا هم عکاسی کنی». گفتم: «وسط شور و شادی و شب عروسی اینا چیه میگی مقداد. ول کن تو رو خدا» اما خواسته‌اش را بار دیگر تکرار کرد. برای این‌که به این ماجرا پایان بدهم گفتم: «تو شهید بشو. منم میام و از مراسمت عکس می‌گیرم».

این ماجرا برای چند سال قبل است. عروسی که تمام شد مقداد رفت تهران و ما همدیگر را کمتر می‌دیدم تا این‌که چند شب قبل خبر شهادتش را شنیدم. چند دقیقه بعد که از شوک این خبر خارج شدم به یاد شب عروسی و این خواسته‌اش افتادم.

حالا امروز ۱۶ فروردین است و من با چشمانی اشکبار و بغضی در حال ترکیدن با لنز دوربین پیکر آغشته به بغض، پیکر شهید مقداد مهقانی جعفرآبادی را بدرقه می‌کنم.

آقا مقداد بر روی دستان مردم ولایت مدار گرگان در حال تشییع است و من به این فکر می‌کنم که رفیق روزهای نوجوانی‌ام به چه مرحله‌ای در سیر و سلوک رسیده که از عاقبت کارش خبر دارد و در ۳۲ سالگی به بزرگترین آرزوی خودش رسید.

تلاش می کنم تا قولم را به بهترین شکل اجرا کنم. در گوشه گوشه خیابان آدم‌های زیادی را از لنز دوربین می‌بینم. مادران شهیدی که با در دست داشتن قاب فرزندان شهیدشان آرام آرام پیکر آقامقداد را بدرقه می کنند و جوانان دهه هشتادی و نودی هم برای رسیدن به تابوت این شهید مدافع حرم با هم مسابقه می‌دهند.

همینطور که پشت لنز دوربین در حال یافتن سوژه جدید بودم ناگهان فرزند ۲ ساله آقا مقداد در کانون لنز دوربین قرار می‌گیرد. قرار بود چند روز دیگر جشن تولد ۲ ساله کمیل باشد اما تا همیشه جای خالی پدر را در کنار عکس‌های تولدش حس خواهد کرد.

طنین رسای جمعیت و فریادهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا و شعار پرصلابت خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست مرا از دنیای خاطرات خارج می کند .

شاید به لحاظ مسائل نظامی تاریخ دقیق حضور مستشاران ایرانی در جبهه مقاومت و در سوریه به طور دقیق بیان شود اما ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ غلامعلی تولی در نبرد با تکفیری های داعش به شهادت رسید و عنوان نخستین شهید مدافع حرم گلستان را به خود اختصاص داد.

با گذشت حدود ۱۰ سال از آن ماجرا ، گلستان ۲۰ شهید را در راه دفاع از حرم آل الله در سرزمین سوریه تقدیم کرده است.

فرزندان و پاسداران رشیدی که هزاران کیلومتر دورتر از میهن برای صیانت از امنیت وطن لباس پوشیده و تا پای جان برای امنیت و آرامش ایرانیان به نبرد با جبهه کفر پرداختند.

شهید مقداد مهقانی جعفرآبادی بامداد روز یکشنبه یازدهم فروردین ماه ۱۴۰۲ ، در اثر بمباران رژیم صهیونیستی در سوریه به درجه رفیع شهادت رسید.

غلامعلی تولی،‌ سید احسان حاجی حتم لو، قاسم غریب، سید محمدحسین میردوستی، اسماعیل زاهدپور، قاسم تیموری، علیرضا صفرپور جاجرمی، افشین زورقی بحری ،صادق شیبک ، قربان نجفی، جواد سنجه ولی، یدالله ترمیمی، مهدی شکوری محمدرضا شیبانی ، احمد غلامی، مصطفی خوش محمدی، حجت الله نوچمنی، سید رضا حسینی از دیگر شهدای مدافع حرم استان گلستان هستند که در دفاع از آستان اهل بیت عصمت و طهارت، در جبهه های مقاومت و نبرد با نیروهای تکفیری و رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند./ایرنا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.