تاریخ انتشار : شنبه ۶ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۴

به دیدن لاله‌های روستای لالون بروید * مرضیه موسوی

به دیدن لاله‌های روستای لالون بروید  * مرضیه موسوی
لاله‌های رنگی و گل‌های زنبق، مهمترین دلیل نامگذاری روستای «لالون» به این نام است. فروردین و اردیبهشت بهترین زمان برای سر زدن به دشت‌های لاله اطراف این روستاست.

 

گروه ایرنا زندگی – «لالون» یکی از ۱۸ روستای بخش رودبار قصران است که در میانه دو دره جا خوش کرده و از گذشته تا امروز، وجود آب همیشه در دسترس، رونقی همیشگی به این روستا داده است. روستای قدیمی لالون جز قصه‌ها و ماجراهایی که سینه به سینه میان اهالی رد و بدل شده، چیز چندانی از گذشته با خود به امروز نیاورده است.

در این روستای نونوار گرچه خبری از ساختمان‌ها و بناهای قدیمی نیست، اما طبیعت زیبا و وجود درختان کهنسال سرو و غارهای طبیعی و چشمه و رودخانه و آبشار در جوار روستا، حکایت از اقلیم و آب و هوای خوب و مناسب برای زندگی در این منطقه دارد. لالون، روستای لاله‌های زرد و سرخ است.

فصل لاله و زنبق

لاله‌های سرخ و زرد، مهمترین بهانه برای نامگذاری روستایی در رودبار قصران هستند که به نام «لالون» می‌شناسیم؛ روستایی در ۷ کیلومتری فشم که آب و هوای مطبوع و دامنه‌های سرسبزش طرفداران زیادی دارد. لالون در اصل «لاله‌گون» نام داشت. گویش قصرانی که به گویش مازنی نزدیک است این اسم را در زبان عامیانه به لالون تغییر داده است.

لالون از قدیمی‌ترین روستاهای شمیران است و شغل اغلب مردم این روستا کشاورزی و دامداری بود. گویش اهالی لالون شباهت زیادی به گویش اهالی آهار و شمشک دارد و گویش مازندرانی تاثیر زیادی در آن گذاشته است. لالون نام عامیانه این روستا است و در اغلب کتاب‌ها و نوشته‌های رسمی از این روستا به نام روستای «لالان» هم یاد می‌شود. بهار این روستا، با لاله‌های لاله‌ها و زنبق وحشی که در دامنه‌های دره می‌روید، زیبا می‌شود.

زبان باستانی پهلوی

«حسین کریمان» در کتاب «قصران کوهساران»، لالون را بخشی از منطقه قصران باستانی معرفی می‌کند که شامل مناطق لاوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچلال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود می‌شود :«زبان عمومی مردم قصران لهجه‌ای از زبان باستانی پهلوی است که زبان طبری یا مازندرانی، که از ریشه‌ی زبان‌های دیرین ایرانی است، و عربی و اندکی ترکی، بدان درآمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تاثیر یافته است. و هر چه از ری به مازندران نزدیک‌تر شوند بر میزان لهجه‌ی مازندرانی به همان نسبت افزوده می‌شود، چنانکه در لهجه‌ی میگون و شهرستانک و لالان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجه مازندرانی غلبه دارد.»

کوشک روآرک

مرکز روستای لالون، درست در محل تلاقی دو دوره «ورزآب» و «ریگ‌چال» است؛ جایی که رودخانه لالون از آن می‌گذرد. این رودخانه هم از تلاقی دو رود «گت روآرک» و «کوشک روآرک» یعنی رودخانه بزرگ و رودخانه کوچک ایجاد می‌شود.

مثل اغلب روستاهای شمیران و رودبار قصران، اهالی لالون هم در گذشته‌های دور به کشاورزی و دامداری مشغول بودند. با این حال سال‌هاست که کشاورزی در این روستا از رونق افتاده و به جای زمین‌های کشاورزی، باغ‌های گیلاس و گردو ایجاد شده و محصول صادراتی این باغ‌ها، درآمد مردم روستا را تامین می‌کند. خبر چندانی هم از دامداری در روستای لالون نیست. «ناصر پازوکی طرودی» کارشناس دانشنامه بزرگ تهران درباره این روستا می‌نویسد :«کشت آبی و دیم محصولاتی مانند گندم، جو، نخود، لوبیا، عدس و ماش در لالان بسیار مرسوم بوده و کشاورزان آن عایدات بسیار خوبی داشته‌اند. اما امروزه کشاورزی رونق چندانی ندارد؛ مزارع و مراتع دیم‌زار به چراگاه، و اراضی آبی به باغ‌های گیلاس، آلبالو و گردو بدل شده‌اند و بیشتر محصول گیلاس و آلبالوی آن‌ها به بازار عرضه می‌شود.»

قصه سروهای کهنسال

روستای لالون بافتی نوسازی شده دارد و اثری از خانه‌های قدیمی و تاریخی در این روستا به چشم نمی‌خورد. حمام، مسجد و حسینیه روستا نوسازی شده‌اند و حتی بقعه امامزاده عبدالله (ع) هم نوسازی شده و به همین دلیل دیگر اقدامی برای ثبت ملی بنای این بقعه انجام نمی‌گیرد. این روستا که جمعیت آن در تابستان به حدود هزار خانوار می‌رسد، امامزاده دیگری هم دارد که به گفته قدیمی‌های روستا، برادر امامزاده عبدالله (ع) است. اما بنای این بقعه هم رد و نشانی از معماری قدیمی و تاریخی را با خود به همراه ندارد.

لالون به جای بناهای تاریخی که از گذشته به ارث برده باشد، ۳ سرو قدیمی در ۳ نقطه مختلف روستا دارد؛ سرو که به عقیده اهالی روستا و طبق آنچه از گذشته‌ها سینه به سینه به آن‌ها نقل شده است، ۳ امامزاده زیر آن دفن شده‌اند و به همین دلیل اهالی لالون برای این درختان کهنسال ارزش زیادی قائل هستند. پازوکی می‌نویسد:« به اعتقاد اهالی، ۳ امامزاده دیگر زیر ۳ درخت سرو در روستا مدفون‌اند. نخستین درخت در شرق روستا است. اهالی آن را مقدس می‌شمارند، به آن دخیل می‌بندند و متوسل می‌شوند؛ درخت دوم در سمت شمال‌غربی روستا قرار دارد و برای اهالی مقدس است؛ سومین درخت نیز در جنوب روستا، در محلی به نام هرزه قرار دارد و مورد احترام اهالی است؛ آنها به این درخت دخیل می‌بندند و متوسل می‌شوند.»

چشمه تلخاب

روستای لالون گرچه از آثار و بناهای تاریخی و قدیمی خالی است، اما طبیعت زیبا و منحصربه فردی دارد. چشمه‌ها و غارها و دشت زیبایی در دو دره اطراف لالون وجود دارد که در هر فصلی از سال طبیعت‌گردان زیادی را راهی این منطقه می‌کند. دو رودخانه جاری در دو سوی روستا، آب کشاورزی مورد نیاز آن را تامین می‌کنند و سه چشمه آب تلخ و ترش و شیرین، در نزدیکی روستا می‌جوشد. این سه چشمه که در نزدیکی هم قرار دارند در زبان محلی‌ها به چشمه «تلخاب» یا «تلخ‌آب» شهرت دارد و برای رسیدن به آن باید مسیری ۲ تا ۳ ساعته را پیاده طی کنید.

چشمه تلخ‌آب از سه چشمه نزدیک به هم تشکیل شده. یکی از این چشمه‌ها دارای آبی تلخ و گازدار است و رنگی مسی دارد. وجود املاحی مثل آهن و دیگر املاح معدنی می‌تواند این طعم را به آب چشمه داده باشد. مزه آب چشمه دوم ته مایه‌های ترش دارد و آب چشمه سوم شیرین است.

علاوه بر چشمه تلخ‌آب، ۴ غار طبیعی در اطراف لالون قرار دارد که به جذابیت‌های کوهپیمایی و طبیعت‌گردی این روستا اضافه می‌کند. غار کله‌قندی با ۴۰۰ متر طول، بزرگ‌ترین غار اطراف این روستا است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.