تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۲

آزادگان، قامت خمیده گان قهرمان

آزادگان، قامت خمیده گان قهرمان
ایلام - جنگ همواره تاریخ در اذهان مردم عملی تقبیح شده، نکوهیده و نازیبا است اما در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اسطوره ها و قهرمانانی رویش پیدا کردند و خودی نشان دادند که شاید اگر جنگ نبود فردی عادی و عامی بودند.

 

بیش از ۳۰ سال از جنگ پرفراز و نشیب تحمیلی عراق علیه ایران می گذرد، جنگی که در آن دلاور مردان و شیرزنانی بروز و ظهور کردند که تمامی اسطورهای خیالی و واقعی تاریخ در برابرشان سر تعظیم فرود می آوردند.

قهرمانان اعجوبه ای که مردم دنیا حیرت مندانه در برابرشان کرنش کردند و عظمت صلابتشان را انگشت به دهان و حیران ماندند.

تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران واژگان زیادی را در دنیای روزمره ما پررنگ تر و بارورتر کرد، واژگان زیبایی چون ایثارگر، شهید و شهادت، جانباز، اسارت و آزادگی.

روزگاری نه چندان دور که دشمن دون چشم طمع بر ایران اسلامی تازه متولد شده دوخته بود، نمی دانست سربازان در گهواره ها اکنون بزرگ، رشید و رعنا شده اند و اجازه نخواهند داد هیچ ناپاکی به وطنشان دست درازی کند.

جنگ نابرابر دشمن با ما شروع شده بود اما با وجود این سربازان دلیر اما جنگ ندیده، موازنه ها و معادله ها به سود ایران بهم خورد، چرا که ایرانی جماعت مرگ، دشمن دون و حامیانش را به سُخره گرفته بود و آوردگاه جنگ را به عرصه عشق بازی با معشوق و به نمایش گذاردن شهامت خود بدل کرده بود.

در رگ ایرانی جماعت خون و غیرت نیاکان افسانه ایش جاری است و شهامت، ایستادگی و نهراسیدن از مرگ را از ابا و اجدادش در طول تاریخ به ارث برده از همان اسطوره هایی که در تاریخ و شاهنامه از دلاورمردی های آنها به نیکی یاد شده است.

جنگ با تمامی کش و قوس های خود تمام شد، عده زیادی از این اسطوره های رعنا در اوج جوانی پرپر شدند و به بهشت  کوچ کردند، پاره ای دیگر زخمه هایی از آن جنگ را به تن و روان یادگار برداشتند و به خانه بازگشتند اما برای بعضی ها جنگ تمام نشده بود، برای کسانی که به اسیری رفتند.

اسارت و در چنگال دشمن گرفتار شدن تلخ ترین ماجرای هر جنگی است بخصوص اگر دشمن مقابلت افرادی شیطان صفت بی رحم باشد.

صدامیان دژخیم همان دشمنی هستند که مردم بی دفاع شهرهای ایران را بمباران هوایی می کردند و باکی از مردن مظلومانه مردم نداشت، همان دشمنی که حمله به زمین فوتبال چوار و چادرنشینان آواره ایلام لکه ننگی همیشگی بر دامانش است.

اسرای ایرانی گرفتار چنین دشمن سفاک و بی رحمی بودند که حتی به مردم خاک خود نیز رحم نمی کرد و مردم حلبچه در کشور خود را ناجوانمردانه بمباران شیمیایی کرد و انتفاضه مردم عراق در سال ۱۹۹۰ را به وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب کرد.

اسرای ایرانی که به عشق شهادت پای در میدان جنگ گذارده بودند اسیر شدند و بسیاری از آنها زیر شکنجه های دردناک صدامیان سنگدل، مظلومانه و غریبانه بدور از مام میهن جان باختند و شهید شدند، شهیدِ جانبازِ آزاده.

اسارت، تاریک ترین بخش هر جنگی است به ویژه اگر بدانی با دشمنی کوردل طرفی، اسرای ایرانی گرفتار این دشمن شدند، دشمنی که شقاوت و بی رحمی را در حق ایرانیان اسیر تمام کرد و دردناک ترین شکنجه ها را که از تاب و تحمل هر فردی خارج است در حق اسرای ایرانی روا داشت، شکنجه هایی که شنیدنش موی بر تنت سیخ می کند و ترسش لرزه بر اندامت می اندازد.

اسرا رنج تلخ شکنجه های بی رحمانه شیاطین و زندانبان های بی رحم حزب بعث را به جان خریدند اما ذره ای از صلابت و ایستادگی آنها کم نشد، صدامیان تلاش زیاد کردند تا شکنجه را نقطه ضعفی برای اسرای ایرانی قرار دهند تا آنها را از اهداف زیبایشان دور کنند اما نتوانستند و صبر نستوه  ایرانیان دربند، خود شکنجه ای شد بر زندانبانان بی مروت.

اسرای ایرانی فقط از صدامیان ضربه نخوردند، آنها بلکه باید در کنار شکنجه حزب بعث شکنجه دشمن خودی با ریشه وطنی را نیز تحمل می کردند دشمنان خودی در لباس مجاهدین خلق، کومله و دموکرات ها، اینان نیز دوشادوش صدامیان در شکنجه اسرای هم وطن دربند چیزی کم نگذاشتند اما با این وجود بازهم شکست خورده و سرخورده این میدان، حزب بعث و گروهک های خائن وطن فروش بودند.

دشمن هرگاه در میدان نبرد شکست مفتضحانه ای را از رزمندگان دلاور ایرانی متحمل می شد، داغ دلش را بر سر اسرای بی پناه خالی می کرد و انها را آماج کین خود قرار می داد.

اسرای ایرانی خود اعجوبه هایی هستند که تاریخ به مانندش را ندیده و نخواهد دید، حتی تصورش برای ما نیز دردناک و غیر قابل تحمل است که ۱۲ سال اسارت را در یک سلول انفرادی تاریک کوچک سپری کنی، ما تحمل یک ساعت قطعی برق در دل شب، یا ۲ روز در خانه ماندن را نداریم اما یک اسیر ایرانی ۱۲ سال از ۱۸ سال اسارتش را در یک سلول انفرادی گذراند.

۱۲ سال در حسرت دیدن آفتاب، ۱۲ سال در آرزوی رفتن به بیرون و دیدن فضای خارج از سلول، ۱۲ سال رویای داشتن یک  همدم، ۱۲ سال صحبت از یک عمر بلند است نه یک مقطع کوتاه ۱۲ ماهه و حتی یک سال، از سرلشگر خلبان شهید حسین لشگری می گویم اولین کسی که اسیر شد و آخرین کسی که آزاد شد و ۱۸ سال از عمرش را زندانی حزب بعث بود و وقتی که اسیر شد کودکش چهارماهه بود و وقتی که برگشت فرزندش جوانی رشید و دانشجو بود.

حزب بعث دردناک ترین و بی رحمانه ترین شکنجه های طول تاریخ بشری را بر اسرای مظلوم ایران روا داشت که زبان از گفتن آنها قاصر و ذهن از پرداختن به این شکنجه ها مشوش می شود.

خلبان شهید علی اقبال دوگاهه از جمله اسرایی است که صدام به خاطر عملیات موفق کمان ۹۹ از وی خشم و کینه به دل داشت و وقتی این جوان رعنا و جسور ایرانی را زنده دستگیر کردند یکی از بی رحمانه ترین مرگ های تاریخ را برایش انتخاب کردند.

به دستور صدام در حقش جنایت جنگی روا داشتند و با بستن دست و پایش به ۲ جیپ و کشیدن این خودروها، بدن این اسیر سربلند ایرانی ۲ پاره شد و نیمی از پیکر در موصل و نیمی دیگر در نینوا دفن شد.

بخواهیم از همه شکنجه ها و افراد به اسارت درآمده سخن بگوییم و قلم فرسایی کنیم به دون شک از قصه های شهرزاد و داستان های هزار و یک شب نیز فراتر خواهد رفت.

مشت و لگد با پوتین های سنگین سربازی، راحت ترین نوع شکنجه زندانبانان بود، ‌تحمل ضربات گاها کشنده با لوله های آهنی، گذاشتن اسرای مجروح در تانکرهای فلزی زیر نور آفتاب، زنده به گور کردن اسرا، درمان نکردن مجروحان، تلاش برای تطمیع آنها و جلوگیری از عبادات تنها گوشه ای از جنایات جنگی عراق در حق اسرای ایرانی بود.

بسیاری از اسرا، غریبانه و مظلومانه بدور از چشم گروه های صلیب سرخ جهانی زیر شکنجه های زندانبان های بی رحم بعث به شهادت رسیدند و جاویدالاثر نام گرفتند.

سرانجام با شکست مفتضحانه عراق در جنگ و اعلام رسمی آتش بس اولین گروه از اسرای ایرانی در سال ۶۹ بعد از تحمل شکنجه های جسمانی و روحی فراوان به وطن بازگشتند و به تدریج اسرا تبادل شدند  اما با وجود گذشت ۳۰ سال از آزادی و رهایی از شکنجه گاه های صدام و همدستان ایرانیش، هنوز هم آثار جسمانی و روحی آن روزگار سیاه خلاصی نیافته اند و همچنان درگیر عوارض ناشی از زندان های مخوف رژیم بعث هستند و جانباز آزاده سربلند میهن نام گرفتند و برخی از آنها به علت عوارض ناشی از سال ها اسارت به شهادت رسیدند.

اسرایی که بهترین دوران زندگی و جوانی خود را در زندان های صدام طی کردند و وقتی برگشتند، گویی از دنیایی دیگر پای به جهان ما گذاشتند، آنها رنج شکنجه های تلخ اسارتگاه های صدام را به جان خریدند اما در برابر ارعاب صدام سر خم نکردند و هرچند با قامتی خمیده و جسمی رنجور اما سرافراز و سربلند به آغوش میهن بازگشتند.

استان ایلام به عنوان یکی از خطوط اصلی مقدم جنگ ۳۰۰ آزاده را تقدیم انقلاب کرد که شهید صارم طهماسبی از شاخص ترین آزادگان استان است./ایرنا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.